شکیلا و شهریار

 

ترانه ای میهنی و شورانگیز با صدای شکیلا و شهریار 

 

در این خاک زرخیر ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین

 

چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان
 

همه بنده ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک
 

پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد

 

کجا رفت آن دانش و هوش ما؟
که شد مهر میهن فراموش ما
 

نبود این چنین کشور و دین ما

کجا رفت آیین دیرین ما؟
 

گرانمایه بود آن که بودی دبیر
گرامی بدان پس که بودی دلیر
 

به یزدان که گر ما خرد داشتیم

کجا این سرانجام بد داشتیم؟
 

نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت
 

از آن روز دشمن به ما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت

 

از آن روز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
 

چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند

 

اگر مایه زندگی بندگی است

دو صد باره مردن به از زندگی است

 

بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم

برون سر از این بار ننگ آوریم

 

نظرات 1 + ارسال نظر

درود بر بانوی اواز ایران شکیلا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد